مهر 1384(1081 مجموع کلمات موجود در متن) (977 بار مطالعه شده است) 
گفتار 28
• ( یک سیاست مدار ) : . .
. باید بحران درست کرد . از یک واقعیت مجهول ، یک خبر مجهول بسازید . درباره ی آن
هر چه می توانید به وسیله ی رسانه های گروهی ، ماهواره ها ، تلویزیون ، رادیو ،
مطبوعات و مجلات تبلیغ کنید تا مردم باور کنند . ابتدا تهاجم فرهنگی سپس تهاجم
نظامی . ( عراق سلاح کشتار جمعی دارد و حمله کردند . . . اکنون اعلام کردند ما در
عراق سلاح کشتار جمعی پیدا نکردیم . این روش سیاست مداری است . ) این روش از ابتدا
وجود داشته و در تمام موارد اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی و ... ادامه دارد .
• ( یک سیاست مدار ) : . . . کاملا بین خودمان بماند . من تقریبا از هر جنگی
استقبال می کنم برای این که این مملکت به یک جنگ احتیاج دارد . بحران درست می کند و
آب را گل آلود کرده و ما از آب گل آلود ماهی می گیریم .
• قدرتمندان جهانی ، جنگ ثروت و قدرت را ، جنگ برای آزادی و حقوق بشر تبلیغ می کنند
. اکنون دموکراسی در پنجه ی اقتدار و پول است .
• مهم این نیست که چه کسی سرپرستی حضرت مریم (ع) را به عهده بگیرد ، مهم این است که
زکریا نباشد !
• خودآرایی زن خود یک نوع فریب است .
جمعه اول مهر 1384
گفتار 29
• نقاش چیره دست آن ناخدای
ترس عنقا ندیده و صورت عنقا کند همی
• تا نشوی پیر ندانی که چیست .
• زن ها به ندرت سخن از مردان می گویند به عنوان جنس قوی تر . آن ها را منحصرا به
عنوان جنس پرداخت کننده می شناسند !
• وقتی عفت و پاک دامنی در جامعه ای شکسته شد ، به دیگران سرایت می کند . بیماری بی
عفتی و بی حیایی مسری است .
• مسلمان باید مالک نفس خودش باشد اصلا کسی که مالک نفس خودش نباشد ، مسلمان نیست و
این اولین درجه ی ربوبیت است که در نتیجه ی عبودیت پیدا می شود .
جمعه هشتم مهر 1384
گفتار 30
• روزه با همه چیز فرق
دارد . جایی که روزه هست ، گناه نیست . آتش نیست . روزه ضد آتش است . جهنم حقیرتر
از آن است که روزه دار را در خویش فرو ببرد . پایان روزه تقواست . تقوای تفکر .
تقوای تبلیغ . تقوای سیاسی . . .
• منافقین ( دو رویان ) نه خود را شناخته اند نه رابطه ی نفس و صفت را شناخته اند و
نه رابطه ی انسان و عمل را . این ها خیال می کنند که دارند دیگران را فریب می دهند
. (علم النفس ) لذا نفاق جز خدعه با نفس منافق نقش دیگری ندارد . هرگناهی که از هر
گناهکاری صادر می شود ، علیه جان خود آدم است و لاغیر .
• راه از راهی جدا نیست . صفت ملکه می شود آن وقت صراط ، دیگر اسم نیست بلکه صفت
است . انسان نه می تواند حق را باطل و نه می تواند باطلی را حق کند و نه می تواند
با باطلی حق را یاری کند . سرمایه منافق پوشش است که روی حق ، باطل ؛ و روی باطل ،
حق می پو شاند . گاهی خداوند این پوشش را برمی دارد تا منافق رسوا شود .
• شیطان برای دست های بی کار ، کار درست می کند . شیطان انسان را نمی کشد ، انسان
را معتاد می کند .
• تا نماز گزار که باشد و قصدش چه باشد !
جمعه پانزدهم مهر 1384
گفتار
31
• همه ی روحانیون را رد
نکنید و همه را نیز تائید نکنید .
• ای کاش در چشم هایت تردید را دیده بود ـ یا از همان روز اول از عشق ترسیده بودم
• أَلم أَعْهَدْ إِلیْکُمْ یَا بَنی آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ
إِنَّهُ لَکُمْ عَدُو مبِینٌ ؛ آیا با شما عهد نکردم اى فرزندان آدم که شیطان را
نپرستید ، که او براى شما دشمن آشکارى است؟! ( سوره ی مبارکه ی یس آیه ی 60 ) مراد
از عبادت در این آیه اطاعت است نه پرستش .
• شخصیت عبارت است از مجموعه ای از صفات طبیعی و اکتسابی .
• تا وقتی که امام حسن مجتبی (ع) می بود ، زعامت امامت حسین (ع) ، عباس و سایران را
بوش داشت . اختلاف در موضع دو برادر نبود ؛ اختلافی اگر بود در موضع پدر وپسر (
معاویه و یزید ) بود و حسن (ع) نیز اگر می بود در برابر یزید قطعا همان راهی را می
رفت که حسین (ع) در پیش گرفت .
جمعه بیست و دوم مهر 1384
گفتار
32
• این چه من است که می
گوید مواظب قاتل من باشید که مضطرب نشود . این حقوق بشر است نه حقوق بشر امروز .
• تیغ همان تیغ است ، مرد آن مرد نیست .
• تقویم زمان برای همه یکسان است اما تقدیر زمان چیز دیگری است . در پدیده ی لیله
القدر حرف بر سر تقدیر زمان است نه تقویم زمان . تقدیر زمان راه صد ساله را در یک
شب نوردیدن است . هزار ماه را در یک شب فشردن و پیچیدن و عصاره ی هزار ماه را در یک
شب برگرفتن . لیله القدر ، قدر انسان کامل است .
• قرآن شفاء و پیغمبر (ص) طبیب است . گناه سم است و قراردادی نیست و می توان گفت که
گناه بدتر از طاعون و وباست . طبیعت و ماهیت گناه کیفر است . کیفر نفس عمل است .
اطاعت خدا نور است و قراردادی نیست . کرامت انسان ذاتی است .
• خداوند اصل عهد را امضاء نمود و وفای به عهد را موکول فرمود به وفای طرف . اوفوا
بعهدی اوف بعهدکم ، به پیمانى که با من بستهاید وفا کنید، تا من نیز به پیمان شما
وفا کنم ( سوره ی مبارکه ی بقره آیه ی 40 ) ذات اقدس اله به سعه ی رحمتش آن چنان
بندگان را می نوازد که با آن ها پیمان می بندد و آن ها را هم عهد خود قرار می دهد .
جمعه بیست و نهم مهر 1384
|